سینمای ایران عبارت است از فیلمهایی که در ایران تولید میشود. همچنین به فیلمهایی که محصول ایران یا اصطلاحاً جزو سینمای ایران هستند فیلم ایرانی اطلاق میشود. (با فیلمفارسی اشتباه نشود) پس از انقلاب اسلامی تعدادی از کارگردانان ایرانی که از ایران خارج شدند، به ساخت فیلم در خارج از کشور مبادرت نمودند.۱ همچنین تعدادی از فیلمها که برای سینمای عامهپسند ایران به کار برده شد به فیلم فارسی یا «فیلمفارسی» مشهور شدند. تا امروز حدود دوهزار فیلم ایرانی ساخته شده است. سینمای ایران به ادوار مختلفی تقسیم میشود.۲ نخستین دستگاه سینماتوگراف آبی و رابی (نخستین فیلم صامت ایرانی) با ورود نخستین دوربین فیلمبرداری در زمان مظفرالدینشاه و ورود آن به ایران آغاز میشود. نخستین فیلم صدادار فارسی، فیلم دختر لر بود که در سال ۱۳۱۲ خورشیدی توسط اردشیر ایرانی ساخته شد.۳ورود نخستین دستگاه سینماتوگراف به ایران در سال ۱۲۷۹ هجری خورشیدی توسط مظفرالدین شاه سر آغازی برای سینمای ایران به حساب میآید. نخستین سالن سینمای ایران در سال ۱۲۷۹ (۵ سال پس از اختراع جهانی آن توسط برادران لومیر) با نام «سینما سولی» که توسط کاتولیکها در شهر تبریز تأسیس شده بود، آغاز به کار کرد؛ اما به دلیل عدم دسترسی به فیلمهای جدید، در سال ۱۲۹۵ تعطیل شد.۴۵ تا سال ۱۳۰۹ هیچ فیلم ایرانی ساخته نشد و اندک سینماهای تأسیس شده به نمایش فیلمهای غربی که در مواردی زیرنویس فارسی داشتند میپرداختند. نخستین فیلم بلند سینمایی ایران به نام «آبی و رابی» در سال ۱۳۰۹ توسط اوانس اوگانیانس ساخته شد. اولینها اولین فیلمبردار ایرانی: میرزا ابراهیم خان عکاس باشی (۱۲۷۹) اولین سینمای ایرانی: گراند سینما (۱۳۰۵) اولین فیلم صامت ایرانی: آبی و رابی، اوانس اوگانیانس (۱۳۰۹) اولین فیلم ناطق ایرانی: دختر لر، اردشیر ایرانی (۱۳۱۲) اولین فیلم دوبله فارسی: دختر فراری، اسماعیل کوشان (۱۳۲۵) اولین فیلم ناطق در سال ۱۳۱۲ خورشیدی اولین فیلم ناطق ایرانی به نام «دختر لر» توسط «اردشیر ایرانی» در بمبیی ساخته شد. استقبالی که از این فیلم شد، مقدمات ساخت چند فیلم ایرانی دیگر را فراهم کرد. تغییر جو سیاسی کشور طی سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۷ و اعمال سانسور شدید و مواجهه با جنگ جهانی دوم فعالیت سینمای نوپای ایران را با رکود مواجه ساخت. هر چند نباید از نظر دور داشت که تا این دوره هنوز سینما در ایران جنبه عمومی نیافته بود و استفاده از معدود سینماهای موجود در تهران و شهرهای بزرگ، تقریباً مختص اشراف و قشرها خاصی از جامعه بود. از طرف دیگر در بین سازندگان فیلم نیز خط فکری خاصی وجود نداشت و به جز عبدالحسین سپنتا که به دلیل ویژگیهای فرهنگی وی عناصر ادبیات کهن ایران در ساختههای وی به چشم میخورد، در بقیه موارد فیلمهای ساخته شده عمد تاً اقتباسی ناشیانه از فیلمهای خارجی بود. سالن سینمای عمومی اولین سینمای عمومی در ایران در سال ۱۹۰۴ میلادی، افتتاح شد.۶ دهههای بیست و سی در سالهای بعد از ۱۳۲۲ فعالیتهای فیلمسازی به دلیل تأسیس چند شرکت سینمایی توسط تعدادی سرمایهگذار و همچنین عمومی تر شدن سینما در بین مردم، گسترش یافت. اما متاًسفانه از آنجایی که در این گسترش توجه به درآمد و سود حاصل از سرمایهگذاری از یک طرف و وضعیت سیاسی جامعه از بعد از کودتای ۲۸ مرداد و تحدید آزادیها، یعنی مهمترین عنصر توسعه فرهنگی، سینمای ایران عمدتاً با محصولاتی عوام پسند و بی محتوا مواجه شد و این عناصر جزو سنت رایج فیلم سازی در این دوره گردید. اسماعیل کوشان ساموئل خاچیکیان، هوشنگ کاووسی، فرخ غفاری فیلمسازان مطرح این دوره به شمار میآیند که از این میان اسماعیل کوشان در تثبیت جریان سینمای تجاری عامهپسند ایرانی موسوم به فیلمفارسی نقش عمدهای داشت. دهه چهل و پنجاه: گنج قارون و موج نوی سینمای ایران نوشتار اصلی: موج نوی سینمای ایران با نمایش گنج قارون در سال ۱۳۴۴، سینمای فیلمفارسی اوج خود را تجربه کرد و موجی از فیلمهای «گنج قارونی» سینماهای ایران را درنوردید. این روند طی سالهای بعد از فرط تکرار به ابتذال کامل کشیده شد و در سال ۱۳۴۸ با ظهور فیلمهایی مانند گاو و قیصر تغییری اساسی کرد؛ جریان تازهای ایجاد شد که موج نوی سینمای ایران لقب گرفت. از سویی تاًسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۴۸ فرصت مناسبی برای شکلگیری سینمای فرهنگی در ایران شد. همکاری یونسکو با این کانون به عنوان توزیع کننده فیلمهای کودکان در ایران که با اعزام نورالدین زرینکلک به بلژیک عملی گردید، تأثیر مهمی بر ارتقاء سطح فرهنگی کانون گذاشت. جریان فرهنگی شکل گرفته از سوی سینماگران پیشرو همراه با ایجاد کانون پرورش فکری و همچنین کاهش استقبال عمومی از عناصر سرگرمکنندهای چون خشونت، سکس، جاهل مسلکی در بین قشرها جوان و بخصوص قشر تحصیلکرده کشور عواملی بودند که دست در دست هم، جریان نو و سازندهای را در سینمای ایران طی سالهای ۵۰ تا ۵۷ به وجود آوردند. سهراب شهید ثالث، بهرام بیضایی، عباس کیارستمی، خسرو سینایی، کامران شیردل، داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی، مسعود کیمیایی علی حاتمی، امیر نادری ،فریدون گله، بهمن فرمان آرا، خسرو هریتاش، پرویز کیمیاوی و... از افرادی بودند که با بهانههای غیر مادی نقش اساسی در این جریان داشتند و مقدماتی را فراهم نمودند تا سینمای ایران گامهای مهمی در سالهای بعد بر دارد. سینمای پس از انقلاب «وقتی آدم وارد کادر سینمای امروز ایران میشود، بغض میکند، همه با یک نظر دیگر به آدم نگاه میکنند. برای من آن گذشتهها بسیار شیرین است. هم خوب بود و هم زود سپری شد.» حسن رضیانی دربارهٔ تجربهاش از سینمای پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران.۷ «» بعد از انقلاب طی سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲ به دلیل نبودن ضوابط تدوین شده فیلمسازی، سینمای ایران تقریباً در وضعیتی نابسامان بسر میبرد. پس از سال ۱۳۶۲ با تدوین ضوابط فیلمسازی که با توجه به شرایط پس از انقلاب تنظیم شده بود، عناصری چون خشونت و سکس را اجباراً از سینمای ایران خارج ساخت و از طرف دیگر به دلیل مصادره بسیاری از سینماها و شرکتهای تولید فیلم و اعمال نظارت دولتی بر آنها به طور غیر مستقیم نقش عامل سودآوری در سینما کمرنگ تر شد. این عوامل همراه با تکامل کیفی فیلمسازان دهه پنجاه چون عباس کیارستمی، بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی تأثیر مثبتی بر روند فیلمسازی در ایران گذاشت که با توجه به محدودیتها، محصولات بدیعی را آفریدند و تحسین منتقدان جهانی را به همراه داشت. در این دوره فیلمسازان جوانی چون محسن مخملباف، ابراهیم حاتمی کیا، جعفر پناهی، مجید مجیدی و ابوالفضل جلیلی که با تمایلات مختلف پا به عرصه فیلمسازی گذاشتند و به مرور با مطالعه و پشتکار توانستند به صورتی هنرمندانه عناصر این هنر را بکار بگیرند، نقش موًثری در این تحول ایفا نمودند.نیازمند منبع همچنین برقراری منظم سالانه دست کم یک جشنواره بینالمللی فیلم که در بهمن ماه هر سال به نام جشنواره بینالمللی فیلم فجر در کشور برگزار میگردد نیز در ایجاد علاقه به سینما در قشر جوان کشور از یکسو و توسعه این هنر نقش مهمی ایفا نمودهاست.۸ آموزش فیلمسازی در ایران انجمن سینمای جوانان ایران بزرگترین انجمن فیلمسازی در ایران است که به آموزش فیلمسازی ۷ ماهه و دورههای تکدرس کوتاه مدت و همچنین برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه میپردازد.۹ دیدگاها در مورد تحلیل محتوا و سبک اندیشه ایرانیان در سینمای ایران پس اس از انقلاب نیز انتقادات جدی ای وجود دارد. مثلاً حمید رجایی منتقد و مدرس سینما که یک روحانی و فارغالتحصیل تهیه کنندگی است در این باره دیدگاههای متمایزی دارد: سبک اندیشه ی نسبتاً پر بار و بر ما از آنجا که پا به پای زمان پیشین نیامده در مقابل پرسشها و اقتضائات زمان پاسخهای پیشین را می دهد و هندسه و منظومهٔ جدیدی را بر خود نساخته است و به خاطر عدم ارتباط معنا دار با پدیدههای آفاقی به مفهوم امروزین اش در برابر آن با نگاهی انفسی و صرفاً آسمانی روزگار می گذراند. عرفان سینمایی ما خیلی وقتها بطور زیرپوستی، لایههایی از تصوف دوران مغولی ما است. اما خوشبختانه این کلیشه با سینمای دفاع مقدس سخت شکسته شده است و با پا به عرصه گذاشتن نخبگان سینماگر جدید سینماگران پیشکسوت هوشمند قدیم، نگاه آفاقی و همه علومی اندک اندک به میان میآید و این اتفاق مبارکی است؛ بنابراین اگر این همه ایرادات سترگ را بر سبک زندگی و توصیف عالم و توصیه به کردار را ذیلاً آوردهایم نه چشممان از شکوهها و عظمت های سینمای ایران بسته است و نه مشعوف سینما و سبک اندیشه غربیان ایم.۱۰ فیلم خوب، فیلمی است که پا به پای تعمق مخاطب، معنا و مطلب ارائه کند و اگر هم با بیانی ساده، با او مسائلی را در میان میگذارد، اما همان را ضمن نگاهی سیستمی منتقل میکند. وقتی تولید بر مبنای نگاه سیستمی بود به جای حلّ مسئله از راه بررسی یک مورد، لازم میافتد که راه حلّ سیستمی هم ارائه کند و البته راه حلّهای سیستمی، تقریباً راه حلّهایی هستند برای تمام فصول. در میان فیلمهای ایرانی، در نمونههایی مانند اتوبوس(۱۳۶۴ نگاه سیستمی به ورود امر تازه در سیستم نا آشنا و بیتوجهی به افعیهای احتمالی زیرین آن) افسانه آه ۱۳۶۹ نگاه سیستمی به جایگاه فرد در موفعیت عاطفی و نفی سیستمی حسرت) هزاران زن مثل من (۱۳۷۹ نگاه سیستمی به آسیب عاطفی حق حضانت، فارغ از داوری در مورد محتوا) گرگها (مجموعه تلویزیونی) (آناتومی قدرت در تعامل با حکمت۱۳۶۶) و برخی از آثار خانم پوران درخشنده، نوبت عاشقی (۶۹ امکان صلح و عشق در موارد خیلی سخت) و... تا حد قابل قبولی نگاه سیستمی وجود دارد. (در آثار جهانی، آثاری چون: زنده باد زاپاتا (۱۹۵۲ سیستم و آناتومی قدرت) دزدان دوچرخه (۱۹۴۸ آنتومی فقر و واکنش فرد و جامعه) وکیل مدافع شیطان (۱۹۷۷سیستم عملیات شیطان) باراکا (فیلم) (۱۹۹۲ سیستم مدرنیته و پست مدرن در تعامل با طبع و طبیعت) رباتها (فیلم) (۲۰۰۵ سیسیتم خلاقیت در سامانه تجاری سازی) بروس قدرتمند(۲۰۰۳ نگاه سیستمی به اینکه خدای جای خود انسان جای خود) و مانند آن را می توان از این قبیل نام برد)۱۱ نقش زنان در سینمای ایران طی سالهای بعد از انقلاب فیلمسازان زن مانند رخشان بنیاعتماد، پوران درخشنده، تهمینه میلانی، منیژه حکمت و سمیرا مخملباف حضور جدیتر یافتند. نهادهای صنفی در سینمای ایران خانه سینما بزرگترین نهاد صنفی عوامل تولید فیلم سینمایی در ایران است. این نهاد شامل بیش از بیست صنف قانونی است. خانه سینما در دوره احمدینژاد تعطیل شد اما در ابتدای دوره دکتر روحانی مجدداً بازگشایی گشت. دیدگاهها دربارهٔ سینمای ایران موفقیتهای بینالمللی سینمای ایران از مهمترین رویدادها: برنده خرس نقرهای بهترین کارگردانی جشنواره فیلم برلین برای فیلم طبیعت بی جان ۱۹۷۴ سهراب شهید ثالث برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه از جشنواره مسکو برای فیلم سفر بهرام بیضایی جایزه خرس نقرهای جشنواره فیلم برلین برای فیلم باغ سنگی ۱۹۷۶ پرویز کیمیاوی جایزه بزرگ بهترین فیلم جشنواره سه قاره نانت، فرانسه، ۱۹۸۹، به فیلم آب، باد، خاک ساخته امیر نادری جایزه بزرگ بهترین فیلم جشنواره سه قاره نانت، فرانسه، ۱۹۸۵، به فیلم دونده ساخته امیر نادری برنده جایزهٔ نقرهٔ بهترین فیلم جشنواره سه قاره، فرانسه ۱۹۹۳، برای فیلم سارا داریوش مهرجویی جایزه پلنگ طلایی جشنواره فیلم لوکارنو، ۱۹۹۷، به فیلم آیینه ساخته جعفر پناهی جایزه بزرگ بهترین فیلم در جشنواره سه قاره، فرانسه، ۱۹۹۶ به فیلم یک داستان واقعی کار ابوالفضل جلیلی جایزه دوربین طلایی جشنواره فیلم کن، فرانسه، ۱۹۹۵، به فیلم بادکنک سفید اثر جعفر پناهی برگزیده شدن بچههای آسمان جزء ۵ نامزد نهایی جایزه بهترین فیلم خارجی در اسکار ۱۹۹۸ جایزه روبرتو روسلینی در جشنواره کن، فرانسه، ۱۹۹۲، به عباس کیارستمی به خاطر مجموعه آثارش. جایزه فرانسوا تروفو در جشنواره فیلم جیفونی، ۱۹۹۲، به عباس کیارستمی به خاطر مجموعه آثار نامزد نخل طلایی جشنواره فیلم کن برای فیلم زیر درختان زیتون ۱۹۹۴ عباس کیارستمی نامزد جایزهٔ اسکار بهترین فیلمبرداری برای فیلم اویتا ۱۹۹۶ داریوش خنجی برنده شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز برای فیلم دایره جعفر پناهی برنده نخل طلای جشنواره فیلم کن برای فیلم طعم گیلاس ۱۹۹۷ عباس کیارستمی برنده جوایز کلیسای جهانی، تقدیرنامه منتقدان بینالمللی، بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و جایزه ویژه از بیست و یکمین جشنواره فیلم مونترال برای فیلم بچههای آسمان ۱۹۹۷ مجید مجیدی برنده جایزه طلایی از جشنواره فیلم توکیو برای فیلم مسافر جنوب ۱۹۹۷ پرویز شهبازی جایزه دوربین طلایی جشنواره فیلم کن ۲۰۰۰ برای فیلم زمانی برای مستی اسبها بهمن قبادی برنده جایزه منتقدین جشنوارهٔ فیلم لندن ۲۰۰۲ برای فیلم من ترانه ۱۵ سال دارم رسول صدرعاملی برنده خرس شیشهای جشنواره بینالمللی فیلم برلین برای فیلم لاکپشتها هم پرواز میکنند ۲۰۰۵ بهمن قبادی برنده خرس نقری برای از جشنواره بینالمللی فیلم برلین ۲۰۰۸ به فیلم دربارهٔ الی اصغر فرهادی برنده خرس طلایی راز جشنواره بینالمللی فیلم برلین ۲۰۱۱ به فیلم جدایی نادر از سیمین برنده جایزه ویژه فیلمهای خارجی جایزه گلدن گلوب در سال ۲۰۱۱ به فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی دریافت جایزه اسکار ۲۰۱۲ بهترین فیلم خارجی زبان برای فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی دریافت جایزه ستلایت ۲۰۱۱ بهترین فیلم برای فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی دریافت جایزه سزار ۲۰۱۲ بهترین فیلم خارجی زبان برای فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی دریافت جوایز بودیل و دیوید دی دوناتلو ۲۰۱۲ بهترین فیلم خارجی زبان برای فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی دریافت جایزه بهترین فیلم از جشنواره فیلم سیدنی، بهترین فیلم از نگاه مردم در جشنواره فیلم ونکوور، فیلم تحسین شده حلقه منتقدان فیلم نیویورک، بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان از هیئت ملی بازبینی فیلم در سال ۲۰۱۱ دریافت جایزه بهترین فیلم بیست وچهارمین جشنواره فیلم شیکاگو آمریکا برای فیلم روز روشن حسین شهابی سال۲۰۱۳۱۲ دریافت جایزه قرقاول طلایی جشنواره بینالمللی فیلم کرالا هند درسال ۲۰۱۳ برای بهترین فیلم پرویز مجید برزگر دریافت جایزه قرقاول نقرهای بهترین کارگردانی جشنواره بینالمللی فیلم کرالا هند درسال ۲۰۱۴ برای فیلم روز روشن حسین شهابی۱۳ وضعیت سینماها در ایران در سال ۱۳۹۲در ایران ۲۴۷ سالن سینما وجود داشته است که در ۶۰ شهر ایران پراکنده بودهاند و در مقابل، ۱۰۸۱ نقطه شهری ایران فاقد سالن سینما بودهاند. شهر تهران و استان تهران بیشترین تعداد سینماهای کشور را دارند و این در حالی است که سه استان سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی و کهگیلویه و بویراحمد فاقد سالن سینما هستند. در سال ۱۳۹۱ حدود ۸٫۵ میلیون نفر از سینماهای ایران بازدید کردهاند که به این ترتیب مشخص میشود که هر ایرانی هر ۹ سال یکبار به سینما میرود.