یک خانه مکانی است برای استراحت کردن، زندگی کردن و آسودن. در این مکان معمولاً یک فرد و یا یک گروه که گاه تشکیل یک خانواده را میدهند زندگی میکنند و وسایل خود را در آن نگهداری میکنند. در فرهنگ سنتی و عامه ایرانی گاه از اصطلاح «چهار دیواری» به جای خانه استفاده میشود.
خانههای جدید شامل سرویسهای بهداشتی و امکانات تهیه غذا نیز هستند اما در برخی مناطق همچنان برخی اقوام دارای خانههایی هستند که پیشرفت نکرده، از امکانات رفاهی و یا حتی مکان ثابتی برخوردار نیست. چادرنشینی یکی از انواع این نوع زندگی است.
خانه معمولاً خصوصیترین ملک یک فرد یا یک گروه (گاه خانواده) در اجتماع است که از امنیت و حریمی مشخص و ویژه برخوردار است.
امروزه به دلیل کمبود زمین در شهرها خانهها بیشتر به صورت آپارتمان ساخته میشوند.
خانهها انواع گوناگونی دارند که میتوان از جهات گوناگونی آنها را طبقه بندی گرد.
زندگی، زیست یا حیات، به معنی فاصلهٔ میان تولد تا مرگ. هر موجود زنده، پس از تولد، شروع به رشد و تکامل میکند و در نهایت، به واسطهٔ مرگ، این روند، متوقف میگردد.
در برخی ادیان، زندگی پس از مرگ نیز تعریف شدهاست.
زندگی را میتوان که از دیدگاه های مادی و معنوی، جدا کرد.
تنفس، مهمترین عامل حیاتی است. بعد از آن خوردن و آشامیدن، مهمترین اعمال حیاتی، محسوب میشوند. جریان خون، رشد و نمو، تولید مثل و ... از اعمال حیاتی مشترک بسیاری از موجودات زنده هستند.
در جوامع انسانی، خانواده به گروهی از افراد گفته میشود که با یکدیگر از طریق همخونی، تمایل سببی، و یا مکان زندگی مشترک وابستگی دارند. خانواده در بیشتر جوامع، نهاد اصلی جامعهپذیری کودکان است. انسان شناسان به طور کلی نهاد خانواده را این طور طبقه بندی میکنند: مادرتباری (مادر و فرزندان او)، زناشویی (زن و شوهر، و فرزندان. که خانواده هستهای نیز خوانده میشود)، و خانواده گسترده (consanguinal) یا همخونی که در آن پدر و مادر و فرزندان با دیگران مثلا خویشاوندان در مکان مشترکی زندگی میکنند.[۱] همچنین در برخی جوامع مفاهیم دیگری از خانواده وجود دارد که روابط سنتی خانواده را کنار گذاشتهاند. خانواده به عنوان یک واحد اجتماعیِ جامعه پذیری، در جامعهشناسی خانواده مورد بررسی قرار میگیرد. تبارشناسی رشتهای است که دودمانهای خانوادگی را در تاریخ مطالعه میکند. همچنین اقتصاد خانواده در علم اقتصاد بررسی میشود.
اَمنیَّت حالت فراغت نسبی از تهدید یا حمله و یا آمادگی برای رویارویی با هر تهدید و حمله را گویند.
مفهومهای مرتبط با امنیت در فارسی کلاسیک با واژههای زِنهار و زینهاری ادا میشد.
برای افزایش امنیت اقداماتی چون حفاظت، حراست، کنترل، تقویت، تسلیح، مهار و بیمه انجام میشود و اگر فرد یا مجموعهای قصد کاهش امنیت فرد یا مجموعه دیگر را داشتهباشد از فرآیندهایی چون تحریم، تضعیف، خلع سلاح، آسیبرسانی، تفرقهافکنی و تهدید استفاده میکند.
امنیت را بسته به زمینهٔ کاربرد میتوان به چند دسته تقسیم نمود:
امنیت فردی: حالتی است که در آن فرد فارغ از ترس آسیب رسیدن به جان یا مال یا آبروی خود یا از دست دادن آنها زندگی کند.
امنیت خانواده:هنگامی که خانواده و اعضای آن برای ایجاد رفاه و آسایش و امنیت شان از هر گونه مشکل و خطر بیندیشند و به حل هر چه سریع تر آن بپردازند.
امنیت اجتماعی: حالت فراغت همگانی از تهدیدی است که کردار غیرقانونی دولت یا دستگاه یای فردی یا گروهی در تمامی یا بخشی از جامعه پدید آورد. در نظام حقوقی جدید، فرض بر این است که قانون، با تعریف و حدگذاری آزادیها و حقوق فرد و کیفر دادن کسانی که از آن حدود پافراتر گذشتهاندف امنیت فردی و اجتماعی را پاسبانی میکند.
امنیت ملی: حالتی است که ملتی فارغ از تهدید از دست دادن تمام یا بخشی از جمعیت، دارایی، یا خاک خود به سر برد. امروزه، کمابیش در همهٔ کشورها نوعی پلیس سیاسی یا امنیتی وجود دارد که مقصود از آن بنا بر فرض، جلوگیری از نفوذ عوامل محرک و ویرانگر و جاسوس به داخل کشور و سرکوبی کسانی که از راههای غیرقانونی تهدید کنندهی نظم سیاسی موجود به شمار میآیند. هرچه نظامی تمامیتخواهتر باشد قدرت پلیس سیاسی و شدت و خشونت آن در آن نظام بیشتر است. این گونه نظامهای سیاسی که مجالی برای مخالفت علنی و قانونی نمیگذارند، مخالفان یا دشمنان خود را هخمواره به نام «دشمنان امنیت ملی» یا نامهای دیگر سرکوب میکنند.
امنیت بینالمللی: حالتی است که در آن قدرتها در حالت تعادل و بدون دستیازی به قلمرو یکدیگر به سر برند و وضع موجود در خطر نیفتد. هرگاه یکی از قدرتها از محدودهٔ خود پافراتر گذارد، از لحاظ قدرت (و یا قدرتهای) مخالف، امنیت بینالمللی «در خطر افتادهاست».
امنیت اقتصادی economic
امنیت فرهنگی
امنیت روانی
امنیت ملی
امنیت محلی
امنیت شهری
امنیت منطقه ایهنگامی که یک کشور اطراف کشور دیگری را مورد حمله و تهاجم قرار می دهد در این صورت امنیت منطقه ای آن کشور به هم خورده است.
کوچک ترین سطح امنیت فری یا جسمی و بزرگترین آن امنیت جهانی است.
اما مهم ترین آن ها امنیت ملی است.
در تعریفی دیگر، امنیت از نظر مفهومی به وضعیتی اطلاق میشود که نیروهای حفظ کنندهٔ وضع موجود، توان این محافظت را از نیروهای شناخته شدهٔ برهم زنندهٔ آن داشته باشند.